خانواده و جمعیت

همه چیز در رابطه با خانواده اسلامی

خانواده و جمعیت

همه چیز در رابطه با خانواده اسلامی

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

ازدواج به شرط معنویت

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ب.ظ

در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، نیل به کمال انسانی و تقرب به ذات حق است. تردیدی نیست که از تنهایی به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشکیل دادن، ارضای کشش های نفسانی و غرائز طبیعی و فرزند آوری از نتایج قهری ازدواج و بالطبع از مهمترین عوامل موثر درآرامش روان، اسایش فکر و جان و احساس رضایت مندی درونی است.

راهی برای تسکین

خالق حکیم و جان آفرین در کتاب حیات می فرماید: هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها..  او خدایی است که همه شما را از یک نفس واحد افرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار وی آرام گیرد و بیاساید. اعراف آیه 189)

استاد معظم آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه شریفه می فرمایند: راز اصیل آفرینش غیر از گرایش غریزی و اطفای شهوت خواهد بود که خداوند از آن خبر می دهد.

 

بنابراین والاترین هدف ازدواج، بعنوان یک نیاز، برخوردار شدن از آرامش روان و آسودگی خاطری است که خود لازمه اعتلای وجود، شکفتن همه قابلیت، همگامی و همراهی در مسیر رشد و کمال و نیل به اخلاص و فلاح است و همه اندیشه ها و برداشت های دیگر در قلمرو ازدواج و تشکیل خانواده فروعی است بر این اصل. از این رو توجه به همین اصل بنیادی، یعنی آرامش بخشیدن و آرامش گرفتن زن و مرد می بایست در انتخاب همسر و ازدواج مدنظر قرار گیرد.

پرواضح است که رسیدن به ساحل آرام زندگی و بهرهمند شدن از سرچشمه آرامش روان، انتخاب همسری است همراه، همراهی است هم اندیشه، هم اندیشه ای است خداجو، خداجویی است حقیقت گو و صبور، و صبوری است که وجودآرامش بخشش آمیزه ای است از مهر و محبت، عطونت و منطق و استواری.

 

پس اولین و برترین معیار و نشانه برتری و سعادتمندی همسران احساسی است که از آرامش روان و شکوفایی وجود دارند. خانه ای که آرامشگاه است، مناسب ترین سکوی اعتلای وجود است و همسری که آرامش بخش است، مطلوب ترین همدل و همسفر راه. آرامش وخاطر و آسایش روان همسران زمانی به شایستگی فراهم می گردد که ارتباط متقابل ایشان بر پایه محبت و عطوفت و مهربانی و گذشت استوار باشد. به عبارت دیگر آرامش روان در سایه محبت حاصل می شود و لازمه تبلور و فراوانی رفتارهای محبت آمیز نیز برخور داری از آرامش روان و سکینه خاطر است.   

 

همچنین آیت الله جوادی املی در جایی دیگر چنین می فرمایند: منشا گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد درسایه انس به زن ، همان مودت و رحمتی است که  خداوند بین آنها قرار داده، و این مودت الهی غیر از گرایش غریزه ی نر و ماده است که در حیوانات هم موجود است، اصالت در گرایش مرد به زن همان محبت الهی است.

امروزه ریشه بسیاری از اختلالات روانی و غالب بیماری های روان- تنی را می توان در اضطراب و ناآرامی روانی و تنش های عاطفی جستجو کرد. اختلال افسردگی که خود بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است، در پی نا ارامی و اضطراب و پریشانی حال پدیدار می گردد.

مرد و زن ، دو انسان مساوی در داشتن رغبت ها و آرزو ها می باشند، لذا بایستی به همسرت احترام بگذاری، همانگونه که از همسرت انتظار داری که به تو احترام بگذارد، همانگونه که در تو انگیزه و رغبتی وجود دارد در او نیز همان انگیزه و رغبت و جود دارد

به همسرت احترام بگذار و به اراده و تصمیمش ارزش بگذارو کوشش نکن که دیدگاهت را بر او تحمیل کنی، در اینصورت  او احساس کند تنها ابزاری در دست مرد جهت خوشگذرانی اوست.

کوشش نما که با همسرت در تمامی مسائل مشترک تفاهم داشته باشی و اگر نظر او را قبول نداری کوشش کن که او را قانع نمائی.

 

 

فرآوری: نوریه نوچمنی

بخش خانواده ایرانی تبیان

دامی به نام ازدواج!؟!؟

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ب.ظ

اگر شما هم به جوان ها می گویید: ازدواج ، دامی است که از افتادن در آن باید اجتناب کرد. مشکل از ازدواج خودتان است ،لطفا تعمیم ندهید!

ازدواج

همگی ما با نیاز به وابستگی آفریده می شویم. این وابستگی در زمان کودکی آنقدر شدید است که ما حتّی بدون حضور مراقبی که نیازهای ما را برآورده سازد، از بین خواهیم رفت. هرچه بزرگتر می شویم ، گرچه این نیاز کاهش پیدا می کند، امّا هرگز از بین نمی رود.

در زمان بزرگسالی، برای ارضای این نیاز به دنبال ازدواج می رویم. ازدواجی که در آن نیاز "به مورد عشق واقع شدن" ، صمیمت، اعتماد متقابل و رهایی از استرس های روزمره را تجربه خواهیم کرد.

 

در تمامی فرهنگ ها و مذاهب، شکلی از ازدواج را می توان مشاهده کرد. گرچه تفاوتهایی بین آداب و رسوم ممکن است وجود داشته باشد، امّا همه آنها ازدواج را پیوندی مقدس می دانند.

 

 امّا از چه رو پیوندی این چنین مقدّس که باید منشأ آرامش زوجین باشد، تبدیل به رابطه ای می شود که نه تنها برای انسان آسایشی به همراه ندارد، بلکه موجب استرس و پریشانی او می شود. چرا رابطه ای که باید منشأ هیجانات و عواطف مثبت باشد، تبدیل به میدان نزاع زن و مرد می شود!  نزاعی که لطمات و آسیب های روحی بسیاری بر جای می گذارد.

مسلماً امکان چشیدن طعم شیرین لحظات خوش زندگی وجود دارد. امّا به دلیل تصورات غلط ما، نداشتن آگاهی و آموزش های لازم، نداشتن برخی از توانایی ها و مهارتها، این طور به نظر می رسد که ازدواج ، دامی است که از افتادن در آن باید اجتناب کرد. گاهی اوقات، آمار و ارقام غلطی که در زمینه افزایش طلاق ، اغراق گویی کرده اند و به وفور هم در رسانه ها ارائه می شوند، انسان را از رفتن به سوی ازدواج منصرف می کند.

امّا تنها چیزی که شما برای داشتن ازدواجی موفق بدان نیاز دارید، تغییر در الگوهای رفتاری، تغییر در سبک زندگی، یادگیری برخی از مهارتها ، نظیر : مهارتهای گوش دادن، حل تعارض، حل مسأله و کمی آگاهی در خصوص "نحوه بهتر زندگی کردن" است.

موضوعی که در بسیاری از روابط زناشویی به چشم می خورد و موجب می شود رابطه ای که باید منشأ آرامش و کاهش استرس و ابراز احساسات عاشقانه باشد، تبدیل به میدان جنگ شود، جنگی که مردان در آن سعی می کنند شایستگی خود را بر همسرشان به  اثبات برسانند، و با انکار نیازشان به وابستگی، خود را افرادی مستقل نشان دهند

آنچه که قصد داریم بدان بپردازیم، بررسی دو دیدگاه متفاوت مردان و زنان نسبت به هم می باشد؛  دیدگاهی که توجه فرد را از اصل مطلب دور می سازد و ذهن را دچار ابهام و تشویش می سازد.

مردان و زنان از جنبه های مختلف فیزیولوژیکی، روانی، و شخصیتی با هم متفاوتند. گام اساسی در داشتن یک پیوند زناشویی موفق، شناسایی این تفاوتها و پرداختن به آنهاست.

می دانیم که در جامعه ما بیشتر بر استقلال تأکید می شود و افراد وابسته، افرادی ضعیف قلمداد می شود.این موضوع مخصوصاً در خصوص مردان ، بیشتر صدق می کند. در الگوهای فکری بسیاری از مردان این نوع طرز فکر رسوخ کرده است که مشکلات فراوانی را برای رابطه زناشویی به وجود می آورد.

 

به این نکته توجه کنید:

مردان ، اضطرابِ ناهشیاری در رابطه با شایسته بودن دارند. هر جا که احساس کنند  شایستگی آنها زیر سوأال رفته، حالت دفاعی به خود می گیرند و با تمرکز بر نقاط ضعف طرف مقابل و تلاش برای سوء استفاده از آنها، سعی می کنند برتری و شایستگی خود را به اثبات برسند، موضوعی که در بسیاری از روابط زناشویی به چشم می خورد و موجب می شود رابطه ای که باید منشأ آرامش و کاهش استرس و ابراز احساسات عاشقانه باشد، تبدیل به میدان جنگ شود، جنگی که مردان در آن سعی می کنند شایستگی خود را بر همسرشان به  اثبات برسانند، و با انکار نیازشان به وابستگی، خود را افرادی مستقل نشان دهند.

ازدواج

این نکته هم خیلی مهم است:

امّا این الگوهای غیر کارکردی ناهشیار ، مختص مردان نیست. زنان نیز ناهشیارانه الگوهای غلطی را در ذهن خود حفظ می کنند و با آوردن آن به رابطه زناشویی موجب اختلال در رابطه می شوند.

زنان ، ناهشیارانه نگران این هستند که مبادا مطلوب به نظر نرسند و مورد عشق و محبت قرار نگیرند. آنها درمحاوراتشان به جای اینکه بیشتر بر محتوای مکالمه تمرکز کنند، بر تن صدا، حالات چهره و به طور کلی فرآیند مکالمه توجه می کنند. هر علامت قرمزی را تهدیدی برای مطلوبیت خود تصور می کنند و به آن واکنش نشان می دهند. آنها دائماً نگرانند که آیا واقعاً حرفهای من شنیده شده است؟ آیا این فرد واقعاً مرا از ته دل دوست دارد؟ آیا من واقعاً برای او اهمیت دارم؟ آیا واقعاً می توانم به او اعتماد کنم و درباره امور محرمانه خود با او صحبت کنم؟

این الگوها به بخشهای مختلف رابطه زناشویی رسوخ می کند و موجب آسیب دیدگی آن می شود.

 

درک این الگوها و برنامه ریزی برای فائق آمدن بر این احساسات ناهشیار ، کمک می کند تا ارتباط بهتری با همسرتان داشته باشید. هر چند که ممکن است این کار نیاز به کمی اراده، تلاش و تعهد داشته باشد، امّا هرچه باشد، به زحمتش می ارزد و نتیجه کار آنقدر بزرگ است که ارزش هر گونه تلاشی را دارد.

 

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان